سالگرد درگذشت علامه علی اکبر دهخدا

ساخت وبلاگ

 نتیجه تصویری برای <strong>علی</strong> <strong>اکبر</strong> <strong>دهخدا</strong>

علی اکبر دهخدا، در پنجم اسفند 1258 ه. ش، در تهران دیده به جهان گشود. پدرش خان باباخان قزوینی پیش از ولادت وی به تهران آمده و در این شهر اقامت گزیده بود. دهخدا ده ساله بود که در غم از دست دادن پدر به سوگ نشست و از آن پس، مادر مسؤولیت تربیت و تحصیل وی را بر عهده گرفت. دهخدا در نوجوانی از تعالیم حاج شیخ هادی نجم آبادی که در همسایگی آنان بود، بهره های فراوان برد. شیخ هادی در آن زمان، در علوم دینی، زهد و تقوا سرآمد بود و روحی آزاد و افکاری روشن داشت. دهخدا با وجود سن کم، از محضر آن بزرگوار بهره های فراوان برد. وی بارها اظهار کرده بود که هرچه دارد، بر اثر تعلیم آن بززرگ مرد و مادر فداکارش می باشد.

در شکل گیری شخصیت، پرورش و تربیت علی اکبردهخدا، سه نفر نقش به سزایی داشتند؛ این سه نفر عبارتند از: مادر وی، مرحوم حاج شیخ هادی نجم آبادی و مرحوم شیخ غلامحسین بروجردی.

دهخدا پس از اتمام دوره تحصیلات ده ساله علوم قدیم و با تأسیس مدرسه سیاسی در تهران، برای فراگرفتن علوم جدید، در آن مدرسه به تحصیل پرداخت و به آموختن زبان فرانسه همت گمارد. او در ادبیات فارسی تبحر فراوانی داشت و این سبب شد تا تدریس ادبیات فارسی را بر عهده وی گذارند. از این رو، دهخدا مانند اکثر فارغ التحصیلان آن مدرسه که در وزارت امور خارجه استخدام می شدند، به استخدام وزارت خارجه در آمد.

دهخدا در سال 1321 ه.. ق، به اروپا رفت و در وین، پایتخت اتریش، اقامت گزید. وی در این مدت، معلومات خود را در زبان فرانسه کامل کرد و از دانش های جدید و پیشرفت های علمی و هنری اروپا اطلاعات بسیاری کسب نمود و با اندوخته های فراوان علمی به ایران بازگشت؛ در حالی که آشنایی با تمدن غرب و ظاهر فریبنده آن، خدشه ای بر اندیشه ها و اعتقادات راسخ وی وارد نساخته بود.

مراجعت دهخدا به ایران، مصادف با آغاز مشروطیت بود. با آغاز مشروطیت، نویسندگان فرصت یافتند تا آزادانه به وسیله قلم، به پیکار با استبداد برخیزند. پس از اعلان مشروطیت و آزادی مطبوعات، شمار روزنامه ها رو به فزونی نهادو ده ها روزنامه در تهران و دیگر شهرستان های ایران، انتشار یافت. اما این روزنامه ها، تعدادی از آن ها، دیری نپاییدند و به زودی از میان رفتند. یکی از روزنامه هایی که در تاریخ مشروطیت ایران اهمیت بسیار دارد، روزنامه صوراسرافیل است. همکاری علی اکبردهخدا با صوراسرافیل، نام او را بر سر زبان ها انداخت. در واقع، همکاری دهخدا با این روزنامه، فعالیت سیاسی وی را آشکار نمود.

دهخدا به همراه میرزاجهانگیرخان شیرازی و میرزاقاسم خان صوراسرافیل، به تأسیس روزنامه ای به نام صور اسرافیل مبادرت ورزیدند. روزنامه ای که در دوران انقلاب مشروطیت، مقامی پر ارج داشت. علامه دهخدا نویسنده و سردبیر، میرزاجهانگیرخان گرداننده امور و میرزاقاسم خان صاحب سرمایه و مدیر این روزنامه بودند. اولین شماره این روزنامه که یکی از موفق ترین و پرطرفدارترین روزنامه های دوره مشروطیت بود، دهم خرداد 1286 ه.. ش، در هشت صفحه و 24 هزار نسخه، در تهران، به چاپ رسید. هدف صور اسرافیل، حمایت از مجلس شورای ملی و کمک به روستاییان، فقرا و مظلومان بود

  نتیجه تصویری برای علی اکبر دهخدا

ستون چرند و پرند که به قلم دهخدا در روزنامه صور اسرافیل نوشته می شد، سبک نگارشی خاص و بی سابقه داشت. دهخدا با شجاعت و جسارت تمام، مفاسد سیاسی و اجتماعی آن روزگار را در قالب طنز منتشر می کرد. مقالاتی که او می نوشت، بسیار جسورانه بود و آتش در جان مستبدان و درباریان می انداخت. این مقالات با زبان طنز و با استفاده از کنایه و مثل، به بیان واقعیات اجتماع می پرداخت و فساد موجود در دستگاه حاکمه و دولت و مخصوصا دربار را آشکار و رسوا می نمود.

لبه تیز مقالات دهخدا، متوجه رژیم استبدادی بود. وی هر حادثه و پیشامدی را دستاویز قرار می داد و بر فساد دستگاه سلطنت، بی شرمی و خیانت رجال دولت و ظلم و ستم اغنیاو مالکین می تاخت و آنان را بدون عفو و اغماض به باد تمسخر و استهزا می گرفت. یکی از نویسندگان خارجی، در مورد طنزهای دهخدا نوشته است: «لحن طنز نویسی دهخدا بسیار شدید و قاطع و نیشدار است. او گذشت و اغماض نمی شناسد». در دوره ای که دهخدا قلم به دست گرفت، وضع جامعه بسیار غم انگیز و اسفبار بود. طنز دهخدا به این وضع، نه تنها ناشی از ناامیدی و بدبینی نبود، بلکه نوشته هایش به گونه ای بود که مردم را به فکرکردن وا می داشت و آنان را به هیجان می آورد.

نتیجه تصویری برای صور اسرافیل

روزنامه صور اسرافیل تا بیستم جمادی الاول سال 1326 ه.. ق، دایر بود. این روزنامه به خاطر مقالات آتشین و بی پروای دهخدا، بی نهایت، مورد بغض و خصومت دربار و مستبدین قاجار بود. به همین جهت، بعد از برانداخته شدن مشروطیت و به توپ بستن مجلس، دهخدا به اروپا تبعید شد از صور اسرافیل، جمعا سی و دو شماره در تهران منتشر گردید و سه شماره هم، پس از تبعید دهخدا، در اروپا، به چاپ رسید.

با آغاز جنگ جهانی اول، در سال 1332 ه.. ق، میرزاعلی اکبر دهخدا به یکی از روستاهای سرسبز چهار محال و بختیاری مهاجرت نمود. اقامت در این روستا، برای دهخدا، فرصتی مغتنم بود تا ضمن آسایش در آن محیط، از کتابخانه امیرمفخم ادیب، دانشمند و مورخ ایرانی که در آن روستا قرار داشت، بهره مند گردد. دهخدا پس از پایان جنگ، به تهران بازگشت و از امور سیاسی کناره گرفت و به کارهای علمی و فرهنگی مشغول شد و تا پایان حیات پرثمر خویش، به مطالعه و پژوهش های شبانه روزی خود ادامه داد.

علامه دهخدا تا پایان عمر پربرکت خویش، همواره به تألیف، تصحیح، ترجمه بعضی کتاب ها و نیز سرودن اشعار اشتغال داشت. «لغت نامه» و «امثال و حکم» دو مجموعه عظیم و گران قدر است که حاصل پژوهش ها و مطالعات بی وقفه دهخدا در طول سالیان متمادی است. او بیش از نیم قرن از عمر گران بهای خود را وقف فرهنگ و ادبیات ایران نمود. آثار ارزشمند آن بزرگ، امروز راهگشای دانشوران و زینت بخش محافل علمی و کتابخانه هاست.

علامه علی اکبر دهخدا، در هفتم اسفندماه 1334، در تهران، چشم از جهان فرو بست و در ابن بابِویِه به خاک سپرده شد. با درگذشت وی، ایران در غم از دست دادن یکی دیگر از اندیشمندان بزرگ خویش به سوگ

نشست

نتیجه تصویری برای علی اکبر دهخدا

آثار وی عبارتند از: ترجمه کتاب عظمت و انحطاط رومیان، تألیف فرهنگ زبان فرانسه به فارسی، تصحیح دیوان حافظ، دیوان منوچهری و برخی دیگر از دیوان های شعرا، نگارش کتاب پندها و کلمات قصار، تألیف کتاب امثال و حکم، دیوان اشعار دهخدا و نیز تألیف لغت نامه بزرگ دهخدا

دکتر محمدمعین که یار یگانه و همکار وفادار دهخدا در تألیف لغت نامه بود، نقل کرده است: «روز شنبه پنجم اسفند 1334 ه.. ش، با یکی از دوستان به عیادت استاد دهخدا رفتم. چراغی بود که رو به خاموشی می رفت. مصداق این مصراعِ خود بود: «پوست بر استخوان تُرنجیده». پس از چند دقیقه، رو به من کرد و گفت: «که مپرس»! پس از لحظه ای بار دیگر گفت: «که مپرس»! ذهنم متوجه غزل حافظ شیرین سخن شد. پرسیدم: منظور شما غزل حافظ است؟ با سر اشاره مثبت کرد. دیوان حافظ را برداشتم و این غزل را به تأنّی خواندم. سراپا گوش بود و سرِ خویش حرکت می داد؛ گویی این غزل خواجه، آیینه تمام نمای عمر او بود. دو روز بعد استاد دهخدا، در همان اتاق، چشم از جهان و جهانیان فرو بست.»

درد عشقی کشیده ام که مپرس          زهر هجری چشیده ام که مپرس    
      گشته ام در جهان و آخر کار          دلبری برگزیده ام که مپرس    
      همچو حافظ غریب در ره عشق    

      به مقامی رسیده ام که مپرس

 

 

 


برچسب‌ها: زندگینامه مشاهیر , علی اکبر دهخدا , لغت نامه دهخدا

انجمن نسیم صبح...
ما را در سایت انجمن نسیم صبح دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4anasimesobh92a بازدید : 175 تاريخ : سه شنبه 21 فروردين 1397 ساعت: 17:43